بارون که بباره روح زنده میشه.
هوا بارونیه و من عاشق تر زیرش قدم زدم و فکر کردم.
به تمام خواستن ها
بی قراری ها
به لحظه لحظه های بی خبری و دلتنگی
بارون که می باره عاشق تر میشم
بارون که می باره از وجود خدا و نعمت هاش دلم قنج میره، ی حس شیرین از طراوت بهار و بارون خدا
بارون که می باره هوس میکنم زیرش قدم بزنم و به دوست داشتنی ترین اتفاق زندگی فکر کنم
به دل بستن
به دلدادگی
چند وقت پیش بهم گفتن بهت عاشقی کردن نمیاد. ی لبخند آروم زدم سکوت نکردم
اخه جایی که تو باشی سکوت معنا نمیده واسه بی قراری های دل.
و جالب تر اینکه بازم دیروز بهم گفتن مگه میشه تا اینجا تو این سن باشی و عاشقی نکرده باشی؟
بازم نتونستم سکوت کنم. اخه جایی که تو باشی سکوت معنا نمیده واسه بی قراری های دل.
خندیدم و گفتم عاشقی کردن حس خوبیه.
حالا امروز
بازم تو بارون
قدم زدم و لبخند زدم و تو دلم گفتم
عاشقی کردن تو بارون هم حس خوبیه.
و چه زیباتر شد این بارون که مدام شکر خدا کردم بابت نعمت بی اندازش
الهی شکر بابت همه حس های خوب و ناب
بارون ,تو ,بی ,عاشقی ,زدم ,های ,بارون که ,عاشقی کردن ,زدم و ,بی قراری ,که می
درباره این سایت